به گزارش علی مسائلی خبرنگار فرهنگی بدنسازی پرس: کرمانشاه در دورههای مختلف دارای نامهای مختلفی بوده که معمولاً با تغییر از حکومتی به حکومتی دیگر صورت میگرفتهاست، در قدیمیترین شکل خود اولین بار در دوران باستان و در زمان فرمانروایی کاسیها کرمانشاه را با نام الیپی میخوانند و در دوران هخامنشیان از کرمانشاه با نامهای […]
به گزارش علی مسائلی خبرنگار فرهنگی بدنسازی پرس: کرمانشاه در دورههای مختلف دارای نامهای مختلفی بوده که معمولاً با تغییر از حکومتی به حکومتی دیگر صورت میگرفتهاست، در قدیمیترین شکل خود اولین بار در دوران باستان و در زمان فرمانروایی کاسیها کرمانشاه را با نام الیپی میخوانند و در دوران هخامنشیان از کرمانشاه با نامهای کامبادن، کارمیسین، کارمیشین، کرمینشان و غیره یاد میشود.پس از اسلام، اعراب نام کرمانشاه را به قرمسین تغییر دادند و در دورههای بعدی کرمانشاه با نام کرمانشاهان و کرمانشاه خوانده میشد.
استان کرمانشاه منطقه ای است نیمه کوهستانی که بخشی از سلسله جبال عظیم زاگرس قسمت عمده این استان را پوشانیده است. تنها در بخش هایی از دامنه های کم شیب این کوهستان یا دره های عریض ، زمین های کم ارتفاع و جلگه های آبرفتی مشاهده می شود. به طور کلی ناهمواری های استان کرمانشاه از لحاظ ساختاری و شکل ظاهری زمین به سه گروه کوه ، دشت و تپه ماهور تقسیم می شود.
آنچه در پی خواهد آمد برخی از آداب و رسوم این خطه از کشورمان است که می خوانید.
رمضان در کرمانشاه با پیچیدن نوای ربنا در کوچهها و خیابان ها می آید… با سفرههای پر از خرما، حلیم، شیربرنج، زولبیا و بامیه… با دست های رو به آسمان و دعاهای زیر لب.
مردم کرمانشاه هم مثل تمام مردم کشور، از قدیم عادت داشتند که سر رسیدن رمضان را از ارتفاعات نگاه کنند. آنها به بلندترین نقطه شهر می رفتند و سعی می کردند اولین نفری باشند که هلال ماه پربرکت رمضان را به چشم می بینند.
کرمانشاهی ها در آخرین روزهای ماه شعبان به استقبال ماه رمضان می روند و بسته به توانشان، چند روزی را روزه می گیرند.
آنها هنوز هم داوطلبانه جمع می شوند و با هم شروع به رفت و روب و پاکیزه کردن کوچه ها و مساجد می کنند. ریش سفیدهای محل، دست به کار آشتی دادن کسانی می شوند که به هر دلیلی از همدیگر کینه به دل گرفته اند و کوچکترها خود را برای روزه کله گنجشکی آماده می کنند.
در همان روزها بود که شلیک گلوله توپ لحظه آغاز اذان صبح و اذان مغرب را به مردم شهر اعلام می کرد و جمعیت کم و متمرکز شهر، بهانه ای بود تا مردم شبیه یک خانواده بزرگ، همدیگر را از روی دیوارها صدا کنند و سر سفره های سحری و افطاری همدیگر بنشینند و روزه داری شان را با یکدیگر تقسیم کنند.
سفره رمضان
در ماه رمضان بازار غذاهای سنتی و محلی کرمانشاه به راه است. سر سفره کرمانشاهی ها که بنشینید، می توانید طعم لذیذ حلیم کرمانشاهی، آش عباسعلی، آش ترخینه، خورشت خلال، سیب پلو، خوراک چنگال، شیر برنج، کوفته، شله زرد و کله گنجشکی را بچشید که همه با روغن اعلای حیوانی درست شده اند. شیرینی های محلی کرمانشاهی مثل کاک و نان برنجی هم پای ثابت سفره های رمضانی مردم این منطقه هستند که در کنار نان روغنی، زولبیا و بامیه، شیره انگور، حلوا و خرما قرار می گیرند.
فطریه
کرمانشاهی ها رسم دارند که مبلغ فطریه را شب قبل از عید مردم زیر بالشت خود بگذارند و فردا اول وقت، به خانواده مستمندی که آبرومند و اهل نماز و روزه است هدیه بدهند. این شیوه پرداخت فطریه اگرچه این روزها چندان رایج نیست اما هنوز هم در محله های قدیمی و روستاهای کوچک دیده می شود.
آداب ایام نوروز
کرمانشاهان که گهواره تمدن ایران زمین به شمار می رود، هر سال جشن نوروز با آداب و رسوم خاص خود برپا میشود که از آن جمله میتوان به خانه تکانی، آتش افروزی، چیدن سفره هفت سین، دید و بازدید و سیزده به در اشاره کرد که هریک نمادی از جشن هزاران ساله نوروز در تاریخ این سرزمین است.
عید نوروز در باور کرمانشاهیان مقدس است زیرا اعتقاد دارند که حضرت علی (ع) در چنین روزی به امامت رسید.
جشن نوروز از زیباترین جشنهاست که به همراه خود پاکی و پاکیزگی و تازه شدن دیدارها و زدودن زنگار کینه ها و قهرها را به ارمغان می آورد.
روستای هجیج – پاوه / روستای شالان – کرندغرب / قبرستان ابودجانه – اسلامآباد / آبشار پیران – سرپلذهاب / طاق بستان – شهر کرمانشاه / بنای تاریخی زیج منیژه – سرپل ذهاب / غار قوری قلعه / آتشکده چهار قاپی – قصر شیرین / معبد آناهیتا – کنگاور /
از روزها قبل از فرارسیدن نوروز، مردم استان کرمانشاه با خانه تکانی و گردگیری خود را برای برگزاری این جشن باستانی مهیا میکنند.
چند ساعت قبل از تحویل سال نو، سفره هفت سین را باشکوه و جلوه خاصی در خانه های خود می چینند و در کنار قرآن و آینه و شمعدان و تنگ و ماهی و میوه و شیرینی، هفت سین را که اغلب شامل سبزه، سیر ، سرکه ، سمنو ، سماق ، سنجد و سیب است را میگذارند.
نان برنجی که از شیرینی های سنتی و سوغات کم نظیر کرمانشاه است با عطر و طعم روغن کرمانشاهی، همواره در میان سفرههای هفت سین به چشم می خورد و زیبایی خاصی به سفره هفت سین کرمانشاهی می بخشد.
شب سال نو معمولا در کرمانشاه سبزی پلو و یا رشته پلو پخت میشود که برکت و سر سبزی را در سال نو برای خانواده ها به ارمغان بیاورد.
دعای سال نو که خوانده می شود کرمانشاهیان که با لباسهای آراسته در کنار سفره های هفت سین نشسته اند با روبوسی سال نو را به یکدیگر تبریک می گویند، بزرگان فامیل به کوچکترها عیدی می دهند و سپس همگی برای دید و بازدید راهی خانه اقوام و دوستان می شوند.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در روز عید برای نوعروسان :
در روز عید نوروز خانواده هایی که به تازگی با هم وصلت کرده اند برای نوعروسهایی که در دوران نامزدی هستند عیدی ویژه ای تدارک می بینند و در این روز داماد به همراه پدر و مادرش به خانه عروس رفته و با برگزاری مراسمی به نوعروس عیدی می دهند.
همچنین در روز نوروز مراسمی با عنوان “نوعید” در کرمانشاه وجود دارد که در این روز اقوام و دوستان برای ادای احترام به خانه صاحبان عزا می روند و برای تازه در گذشته فاتحه می خوانند.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در گذشته :
در گذشته آداب و رسومی از جمله قاشق زنی، شال اندازی و یا بوته جمع کردن و روشن کردن آتش بربام خانه ها در کرمانشاه مرسوم بود که امروز اغلب این مراسم در برخی از روستاها انجام میشود.
در برخی مناطق روستایی استان کرمانشاه هنوز هم در روزهای نوروز در پشت بامهای خود به احترام زرتشت و آئین ایران باستان آتشهای بسیاری را روشن می کنند و باور دارند آتش مایه پاکی و برکت و نور خداوند است، در شبهای نوروز شال اندازی تا نیمههای شب ادامه دارد و افراد خانواده در شب اول سال پلو می خورند و برای روز دیگر نگهداری میکنند، این کار برای این است که سال جدید برایشان پربرکت باشد.
در مناطق روستایی هم سفره نوروزی را باشکوه بسیار در کنار نان برنجی، ماست، گندم و تخم مرغ مهیا می کنند.
اهالی خانه با لباسهای نو در خانه هستند و باور دارند روان نیاکانشان در نوروز شاهد رفتار و نوع پوشش آنهاست.
مردان با شلیک گلوله در ساعت تحویل سال شادمانی خود را از آغاز سال جدید ابراز میکنند.
پس از تحویل سال مردم برای دید و بازدید به خانه همدیگر می روند که خانه سادات در اولویت است؛ همان شب پولی به نام “ته کیسه ” به عنوان نماد برکت از بزرگان می گیرند.
در روستاها معمولا تخم مرغهایی برای عیدی به افراد خانواده های یکدیگر می دهند.
خا بازی (تخم مرغ بازی):
یکی دیگر از مراسم معمول پیش از عید و حتی بعد از آن، پختن تخم مرغ و رنگ کردن آنها است. تخم مرغهای رنگ شده را در سبد بزرگی میگذارند و به سرگذر میبرند. بچههای محل دور فروشنده تخم مرغ جمع شده و به بازی تخم مرغ مشغول میشوند. نام یکی از این بازیها قطار است: دو نفر رقیب هر کدام ده یا بیست تخم مرغ را به ردیف در کناری میچینند و بعد هر یک از ردیفهای خود یک تخم مرغ را بر میدارد و سر و ته آنها را به هم میزند. هر تخم مرغی که شکسته شود، صاحب آن بازنده و صاحب آخرین تخم مرغ سالم برنده اعلان میشود و رقیب او باید پول تمام تخم مرغها را به فروشنده بپردازد.
شال درکی یا شال اندازی:
از رسمهای بسیار جالب شب عید، شال درکی یا شال اندازی است. جوانان در شب عید پس از روشنکردن آتش بر بام خانهها، دستمال یا شال خود را از منافذ تعبیه شده در سقف اتاقها به داخل اتاق آویزان کرده و عیدی خود را از صاحبخانه میطلبند و هنگام در کردن شال (شالاندازی) به صاحبخانه میگویند: پر شالمان را نسوزانی ( آن را خالی بر نگردانی) یا این که میگویند:
ـ اسا خوی و چکشی / خدا کری نکشی یعنی: ای صاحبخانه خدا پسرتان را زنده نگه دارد، عیدی به ما بدهید.
صاحبخانه نیز داخل شال گردو، بادام، شیرینی، نخود و کشمش و تخممرغ پخته میریزد و میگوید:
ـ هل کیش؛ یعنی: بالا بکش.
بدین ترتیب صاحب شال خوشحال آن جا را ترک میکند. شالاندازها صورت خود را میپوشانند تا صاحبخانه آنها را نشناسد. در مواردی برای شادی بیشتر، صاحبخانه داخل شال زغال گداختهای میگذارد.
بازی های سنتی
توپان: بازی توپان نیاز به فضای کاملاً باز دارد و مخصوص روزهای گرم و آفتاب بهار و زمستان است. بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند. در هر گروه، هر چند نفری که مایل باشند، میتوانند بازی کنند. در این بازی دو نقطه را به عنوان «داو» (محلهای مشخص در بازی، معمولاً داو بالا و داو پایین خوانده میشود) مشخص میکنند. گروهی که در مراسم «تریاهشک» (تر یا خشک) پیروز شدهاند، روی داو بالا جمع میشوند. افراد گروه بالا باید به نوبت با چوبدستی که در اختیار دارند، به توپ بزنند و آن را با سرعت و توان هر چه تمامتر به بالای سر افراد داو بفرستند. توپی که زده میشود، باید حداقل به داو دوم برسد. در غیر این صورت بازیکن باید تا زدن توپ توسط نفر دوم، روی داو دوم بماند و به اصطلاح مرده نامیده میشود.فردی که توپ را زده باید در آن فاصله خود را به داو بالا برساند. افراد گروه پایین در این مدت سعی میکنند هرچه زودتر توپ را جمع کرده و با آن، فرد یا افراد روی داو دوم را قبل از رسیدن به داو بالا بزنند. اگر موفق به چنینکاری بشوند، بین دو گروه درگیری به وجود میآید. شرط پیروزی این است که افراد این گروه بتوانند با وارد کردن آخرین ضربه به یکی از رقیبان خود در خارج از داو، همه افراد گروه را روی داو بالا جمع کنند.از دیگر شانسهای پیروزی گروه پایینی بر گروه بالایی، گرفتن «گل» است؛ یعنی توپی را که توسط افراد گروه بالا روی سرشان ارسال شده، قبل از رسیدن به زمین در هوا بگیرند. در این صورت گروه پایین جای خود را با گروه بالا عوض میکنند.
گرزان:ابتدا روی زمین دایره میکشند و چند نفر به حکم تریاهشک درون دایره میایستند. دو نفر نیز در بیرون دایره با چوبی که به منزله گرز است، قرار میگیرند. گرز بهدستها سعی میکنند افراد درون دایره را بزنند. آنها نیز با پا از خود دفاع میکنند. در این بازی نباید پای هر دو طرف از محیط دایره تجاوز کند. اگر هر کدام از دو طرف دیگری را بزند و پایش روی دایره نباشد، برنده است و باید جای خود را با نفر بازنده عوض کند.
کِلاورفِنَکی (کلاه قاپیدن):در این بازی بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند: دستهای دستمال یا کلاهی بر سر خود میگذارند و روی زمین کنار هم مینشینند. دسته دیگر به طور ایستاده دور آنها حلقه میزنند. با شروع بازی دسته ایستاده به سوی کسانی که نشستهاند، حمله میکنند و میکوشند دستمال یا کلاه آنها را بردارند.گروه نشسته باید از خود دفاع کنند و نگذارند کسی دستمال سر آنها را بردارد. بازیکنان ایستاده داخل دستمال یا کلاهی که از سر بازیکنان برداشتهاند، سنگ میگذارند و آن را به طرف جمع نشسته پرتاب میکنند. اگر صاحب کلاه بتواند کلاه خود را در هوا بگیرد، برنده است؛ در غیر این صورت باید دوباره کلاه را به سر کند و برای دور دوم بازی بنشیند. هر دستهای که شش بار برنده شود، برنده نهایی بازی است.
آداب و رسوم سنتی و باستانی مردم کرمانشاه در منطقه بابایادگار
گروهی از مردم نیز دو روز پس از نوروز باستانی به منطقه بابایادگار در ۴۸ کیلومتری شمال شرقی کرند غرب می روند. مراسمی سنتی و باستانی را در بابایادگار اجرا می کنند که با نواختن تنبور، ساز باستانی ایران همراه است.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه برای مراسم سیزده به در :
مراسم سیزده به در نیز از دیگر آدابی است که در روز سیزدهم نوروز برگزار می شود، مردم کرمانشاه در این روز از خانه بیرون میزنند چون معتقدند سیزده نحس است و برای فرار از نحسی سیزده باید از خانه خارج شد و به دامان طبیعت رفت.
کوفته غذایی است که اغلب کرمانشاهیان در روز سیزده به در می پزند و در طبیعت با صفای استان به همراه خانواده های خود میل می کنند.
سبزه های نوروزی را در روز سیزده به در مردم با خود می برند، جوانان دم بخت به امید باز شدن بخت خود در سال نو سبزه گره می زنند و سپس سبزه ها را در آب روان می اندازند تا بلا و ناپاکی را با خود ببرد.
آداب ازدواج
آداب ورسوم ازدواج در استان کرمانشاه با خواستگارى آغاز مىشود که آداب و آئین خاصى دارد. نظام خویشاوندى در جوامع کرد بر پایهٔ پدر تبارى است. ازدواجها در گذشته درون گروهى بود. اما امروزه پسر همسر دلخواهش را انتخاب مىکند و به مادرش اطلاع مىدهد. مادر به بهانهاى به خانه دختر مىرود و اگر او را پسندید، بىآنکه به خانه خود برمىگردد و از خوبى و زیبائى دختر مىگوید.
آداب و رسوم خواستگاری
پدر پسر در یک روز خوشیمن (معمولاً روزهاى فرد) همراه چند ریشسفید به خانه دختر مىروند و او را براى پسرش خوازمنى (Xwazmani) یا خواستگارى مىکنند. در صورت توافق پدر دختر، همانجا میزان شیربهاء و مهریه مشخص مىشود. قبل از مراسم عروسی، مراسم ندورانى (نامزدی)، عقدکنان و حنابندان است.
آداب و رسوم نامزدی
در طول مدت نامزدى خانواده داماد موظف هستند لباس او را تهیه کنند. مراسم عروسى بین کردها با سرنا و دهل بهمدت ۳-۲ شبانهروز برگزار مىشود. در این مراسم از میهمانان با ناهار و شام پذیرائى مىشود. در طول مدت عروسى شرکتکنندگان بهصورت دستهجمعى به رقص و پاىکوبى مىپردازند. در گذشته بردن عروس، همراه با سوارکارى و تیراندازى در اطراف بود و به این ترتیب عروس را تا خانه داماد مشایعت مىکردد.
آداب و رسوم عروسی
با نزدیک شدن عروس به خانه داماد، سورناچىها با نواختن آهنگ (سوارسوار)، اسبها را بهوجود آورده به استقبال عروس مىرفتند. داماد نیز به پیشواز مىآمد و مشتى نقل و نبات و سکه بر سر عروس مىریخت و به اتفاق به داخل منزل مىرفتند.
غذا های سنتی
خورشت خلال بادام: این خورشت با گوشت گوساله، روغن، پیاز، زعفران، خلال بادام، نمک و لیموی عمانی تهیه میشود. هنگامی که گوشت پخته شد، زرشک سیاه نیز به آن اضافه میکنند.
دوینه یا ترخینه:این غذا را بیشتر در زمستان میخورند و مواد اصلی آن را در بهار و تابستان فراهم میکنند.برای تهیه این خوراک ابتدا گندم را تمیز میشویند، سپس آن را میپزند و پس از پختن آن را خشک میکنند. سپس بلغور را آسیاب میکنند. از چندی قبل دوغ را در مشک میریزند تا آبش گرفته شود. پس از آن با بلغور مخلوط کرده و به صورت گلولههایی در میآورند و آنها را در مقابل آفتاب خشک میکنند. از خشک شده آن در زمستان هم به صورت غذا با روغن استفاده میکنند و هم در آب خیسانده و از دوغ آن استفاده میکنند. اگر کسی سرماخوردگی داشته باشد، به او ترخینه میدهند.
خمارآشی:این غذا خوراک فقرای روستاهای این استان است و از دوغ کشک و برنج خردشده تهیه میشود. دوغ کشک را قوام آورده و برنج را در آن میریزند.
دنده کباب: دنده گوسفندی را در ابعاد ۱۰*۱۵ سانتی متر خرد می کنند، پیاز را در کاسه گودی میریزند. سیر را له کرده و فلفل سیاه، سماق، رب گوجه فرنگی و روغن زیتون را به پیاز اضافه می کنند سپس گوشت را در کاسه میریزند و با دست کاملا مخلوط می کنند. مایع را به مدت ۱۲ ساعت در یخچال قرار میدهند تا گوشت نرم و مزه دار شود. سپس کباب را به سیخ می کشند.
پرشت: گندم مخصوص را بلغور کرده و از آن آش تهیه میکنند. به هنگام بیماریها از آن به عنوان سوپ مقوی استفاده میشود.
جرگ و بز: ابتدا جگر گوسفند را زیر آتش و خاکستر قرار داده و کباب میکنند. سپس آن را میکوبند و رگ و زواید آن را جدا کرده و فلفل و نمک و زردچوبه به آن میزنند و سپس در تکههای پرده چربی گوسفند دلمه کرده و کباب میکنند.
ذورده:گندم سبز را درو میکنند، سپس آن را بو داده و بلغور میکنند و نهایتاً با آن آش و پلو تهیه میکنند.
چنگال: نان ساجی را خرد کرده و در روغن حیوانی داغ میریزند. سپس آن را از روغن در آورده و به آن شکر اضافه میکنند.
سیب پلو:برنج را آبکش کرده، سیب زمینی خرد شده و شوید به آن اضافه میکنند و در دیگ می ریزند تا آماده شود.
زو و کره: زو نوعی گیاه بهاری خودرو شبیه کنگر است که خار ندارد و بسیار مقوی است. در حالت خام مقداری تلخی دارد. برای رفع تلخی آن، در ته دیگ مناسبی خاکستر الک شده به قطر یک بند انگشت میریزند و زوها را به صورت عمودی در آن قرار میدهند ـ بدون آن که به آن آب بزنند و پوستش را بگیرند ـ دیگ را روی آتش ملایم میگذارند. پس از پخته شدن زوها، آنها را پاک کرده، نمک میزنند و با کره میکوبند.
شلمین: شلمین ـ یا شلم ـ را بیشتر در زمستانها میخورند ولی همانند ترخینه در بهار یا تابستان تهیه میشود. ابتدا برگ و سر شلغم را خرد کرده و سپس در دیگ بزرگی میپزند. گندم را نیز شسته و بلغور میکنند. بعد بلغور را میپزند و آن را روی حصیر میریزند، تا آبکش شود. سپس چالهای را آماده کرده و بلغور پخته شده را چنگ زده و در چاله میریزند، برای هر مقدار معین، کاسهای از آب و دانه شلغم را با یک کاسه آب انار مخلوط کرده در چاله میریزند و تا دو هفته در چاله از آن مراقبت مینمایند. چون ترش مزه شد، مانند ترخینه آن را خشک کرده و در زمستان آن را مصرف میکنند.
پوشاک زنان
سربند: سربند زنان کرد این استان پرپشت است و از چندین دستمال کلاغی ریشهدار تشکیل میشود. گاه نیز بانوان کرد به ویژه دختران و نوعروسان به جای سربند، از کلاهک یا عرقچین منجوقدوزی شده استفاده میکنند.زیرپوش: زیر پیراهن زنان کرد این منطقه ساده و بلند است و تا پشت پا میرسد.
پیراهن: پیراهن زنان کرد بلند و گشاد است و معمولاً آن را از پارچههای گلدار تهیه میکنند.
کلنجه: کلنجه یکی از پوشاک زیبای بومی و مورد علاقه زنان کرد این استان است؛ زیرا علاوه بر رنگ، با برش و وضع تزیین خاص خود، به زنان امکان استفاده از زیورهای گوناگون را میدهد.
قبا: مانند پیراهن تمام قد و بلند است و تا پشت پا میرسد. رویهاش اغلب از مخمل الوان تهیه میشود.
روپوش: چادری از پارچه ابریشمی مشکی رنگ است و معمولاً آن را از درازا بر پشت و گردن میاندازند و دو گوشه بالایی آن را جلو آورده و روی سینه گره میزنند.
جافی: شلواری ماند شلوار مردان است. این شلوار را زنان کرد به ویژه زنان روستایی هنگام کار میپوشند. در سایر مواقع زنان شلواری گشاد از جنس حریر به پا میکنند.